انتشار ترجمهای تازه از آلیس در سرزمین عجایب
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۱۴۷۱۹۳
به گزارش خبرنگار مهر، نشر مشکی ترجمهای تازه از رمان «آلیس در سرزمین عجایب» را که توسط حسین شهرابی صورت پذیرفته و از با تصویرگری رالف استدمن همراه است منتشر کرد.
این رمان لوییس کارول که در سالهای گذشته در ایران و جهان همواره مورد توجه بوده است در این ترجمه جدید با تصاویری ویژه و بسیار زیبا همراه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رالف استدمن تصویرگر این کتاب در یادداشتی که در این زمینه نوشته است درباره این تصاویر بیان داشته است: توضیح آنچه تصاویر میخواهند بگویند در قالب کلمات دشوار است و از این رو نمیشود گفت توضیحات من دقیقا همان چیزیاند که در ذهنم میپروراندهام. چون این توضیحات سایههایی از معنا به حرفم اضافه میکنند، حال آنکه در اصل فاقد آن سیاههها بودهاند. خواننده به نحوی که خود میاند میتواند حرفهایم را تفسیر کند و مشاهدات خود را هم به تصاویری که به آن نگاه میکند بیافزاید. در نهایت، شاید با آنچه میخواستم بیان کنم موافق باشد و شاید هم نباشد.
حسین شهرابی نیز در یادداشتی بر این کتاب عنوان کرده است بر این بارو است که آثار بزرگ ادبی را باید برای هر نسلی بازترجمه کرد و بهتر است برای اینکار ترجمههای قبلی از این آثار را پیش چشم گذاشت. در این ترجمه من سعی کردم لحن قصه کودکانه بماند، حواسم باشد کجای کتاب طنز کودکانه دارد، حواسم باشد قصه لایههای دیگری هم دارد و پیچیدگیهای ادبیاش را هم در بیاورم و کنایههای فرامتنیاش را هم به نحوی بازسازی کنم که در فارسی هم معنا دار شوند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: یلی وقت بود که بهاندازۀ واقعیاش نبود. بهخاطر همین، حالا احساس عجیبی داشت. ولی در عرض چند دقیقه عادت کرد و مثل همیشه مشغول حرف زدن با خودش شد. «خب، نصف نقشهام اجرا شد! چقدر اینهمه تغییر آدم را گیج میکند! یعنی حتی مطمئن نیستم یک دقیقه بعد چه شکلی میشوم! ولی خب بهاندازۀ واقعیام برگشتهام. کار بعدیام این است که بروم به آن باغ زیبا… اما چطور این کار را بکنم؟» این را که گفت، ناگهان از مکانی باز سر درآورد که خانهای کوچک، بهارتفاع کمتر از یک متر و نیم، در آن پیدا بود.
آلیس با خودش گفت: «کسی که توی همچین جایی زندگی بکند جرئت ندارد با من که الآن به این اندازه هستم حرفی بزند؛ حتماً از ته دل میترسانمشان!» به همین خاطر، دوباره یک گاز به قارچ توی دست راستش زد و نزدیک خانه نرفت تا آنکه قد خودش را حدود بیستوپنج سانت کرد.
این ترجمه تازه در ۲۲۰ صفحه و قیمت ۵۸ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 4435547 حمید نورشمسیمنبع: مهر
کلیدواژه: ادبیات ترجمه کتاب و کتابخوانی اربعین ۹۷ کتاب و کتابخوانی ادبیات نمایشگاه کتاب فرانکفورت نمایشگاه فرانکفورت بازار نشر گردشگری ادبیات جهان معرفی کتاب جشنواره مد و لباس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مد و لباس کپی رایت میراث فرهنگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۱۴۷۱۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
23 سال زندان برای قاتل برادر ستاره سابق پیاسجی
به گزارش "ورزش سه"، کریستوفر اوریه در تاریخ 13 جولای 2020 مقابل کلوبی شبانه توسط کووی کدویور کشته شد و قاتل یک روز بعد پس از این اتفاق با پای خودش به مقر پلیس رفت و خودش را به عنوان قاتل معرفی کرد و بازداشت شد.
این جوان که در زمان وقوع حادثه 26 سال داشت و برادر اوریه بود که ستاره سابق پاری سن ژرمن و تاتنهام است و در حال حاضر در باشگاه گالاتاسرای توپ میزند به ضرب گلوله کشته شد اما گفته شده است که اسلحهای که با آن به قتل رسید هرگز پیدا نشد.
گفته شده است که قاتل به این موضوع اعتراف کرده است که این اقدام را پس از بحث بر سر مسائل عاشقانه انجام داده است. در واقع هر دوی آنها عاشق یک دختر شده بودند و این موضوع باعث شده است که دست به قتل برادر اوریه بزند.
در نهایت پس از چهار سال و برگزاری جلسات متعدد، دادگاه اعلام کرد که قاتل باید 23 سال در زندان باشد. اوریه به دلیل حضور در ترکیه نتوانست مادر و پدرخواندهاش را در این جلسه همراهی کند اما نامهای نوشت که قرائت شد: «من نمیخواهم حواس جمع را از موضوع اصلی و ضروری پرت کنم. زندگی کریستوفر توسط یک قاتل به پایان رسید. من مردی هستم که خانوادهاش تا همیشه از هم پاشیده است.»